معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی
نویسندگان

کتاب تر از باد
شاعر: پریناز سعیدی

دختران زنده به گور
با انگشتان پوسیده سرمه می کشند.
فرات
از موهایشان شروع می شود.
دست هایی که شکل هیچ آغوشی نشدند
در بشکه های نفت صادر می شوند.
گلوی ماهی ها می سوزد.
پیشانی ام را می بوسی
خاک
به شکل دامن چین دار بلند می شود
عربی می رقصد


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۵
  • ۱۰۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جیغ های صورتی
شاعر: ژاله افشاری مقدم

تنِ کبود شیونش به بوسه فکر می کند
شکنجه های در تنش به بوسه فکر می کند
به لحن عاشقانه اش دوباره ترس می پرد
ولی زبانِ الکنش به بوسه فکر می کند
زنی که رقص موی او اسیر سایه ها شده
صلیب دور گردنش به بوسه فکر می کند
زنی که زیر چادرش بهار رخنه کرده است
گلِ کنار دامنش به بوسه فکر می کند
از آخرین دریچه ها به عشق خیره می شود
و چشم های روشنش به بوسه فکر می کند
در انتهای جاده ها به شهر عشق می رسد
همیشه قبلِ رفتنش به بوسه فکر می کند

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۲ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۳
  • ۱۰۲ نمایش
  • نشر شانی

کتاب مضرابی از تنهایی
شاعر: امیرحسین زاهدی

همراه منی، همیشه و هر جایی

در عکس چقدر تو به من می آیی

لبخند بزن سیب بگو یک دو سه

یک سلفی خوب از من و تنهایی

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۰
  • ۱۳۷ نمایش
  • نشر شانی

کتاب ماه شب پانزده
شاعر: عمران بهروج

چه سرهایی که بالا می رود از دار، با سکه
گره خورده ست تاریخ بشر، انگار با سکه
از این شایسته سالاری نباید هیچ حیران شد
اگر سلطان جنگل می شود کفتار با سکه
نباید انتظار مهربانی از طبیبان داشت
در آن شهری که درمان می شود بیمار با سکه
چگونه می شود از عشق شیرین گفت با فرهاد
که می سنجد عیار عشق را دلدار با سکه
حنای شعرهایش تا ابد بی رنگ بی رنگ است
که مزدش را گرفته شاعر دربار با سکه
ملالی نیست ساعت ها اگر برعکس می چرخند
که گاهی هم مربع می کشد پرگار با سکه
اگه چه سکه بالا رفته اما کور می خوانند
علی را کی تبادل می کند عمّار با سکه؟ 


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۸
  • ۸۸ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جهیزیه خاک خورده
شاعر: امیررضا معروفی

توی هر کافه رو به هم با هر
پُک سیگار عاشقی کردیم
ما دو تا گربه ای که با سختی
روی دیوار عاشقی کردیم

ما دو تا یاکریمِ روی سیم
هدفِ سنگِ این و آن بودیم
‌گرچه هر بار سنگمان زدند
باز هر بار عاشقی کردیم

ما درون قبیله ای بودیم
که به عشق اعتقادشان کم بود
با دلی بیقرار شاد شدیم
با دلی زار عاشقی کردیم

می رسیدیم و سهممان چیزی
جز همان نقطه ی شروع نبود
ما به امید هیچ جنگیدیم
مثل پرگار عاشقی کردیم

ما دو محکوم این قبیله شدیم
حکم دادند و نیشخند زدیم
وسط دست و پا زدن روی
چوبه ی دار عاشقی کردیم


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۳
  • ۲۳۷ نمایش
  • نشر شانی

کتاب عشق به روایت مرزها
نویسنده: م برهانی نیا

میساء به قول کیهان دیوانه نبود. به دیوانگی نیاز نداشت برای عادت کردن به او.
به اندازه عمق سبز چشمان نافذش دلیل داشت برای آوردن؛ شاید دلایلش در محکمه احساسات زمخت و مردانه‌ی کیهان قابل قبول نبود، ولی در نظر دختری که یک نمه قلبش بر عقلش می‌چربید، در ذهنش دلایلی داشت که با آن حتی می‌شد خدا را هم اثبات کرد.
چرا دیوانه‌ی موجود صداکلفتی که صدایش به لطافت کت‌های مخملش بود، نباشد؟! مرد مغروری که همه او را با عنوان خان‌زاده‌ی جدی و پرهیبت عمارت شماره‌ی چهار منطقه‌ی بِرِیْم آبادان می‌شناختند... و میساء به موذی‌گری‌های کودکانه‌اش که نفسش را از یک خنده‌ی عاشقانه می‌بُرید.

 برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۱
  • ۱۳۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب بايد كسي از ميان ما به كشتن كتاب برخيزد
شاعر: فرهاد وفایی

چشم هایش
شروع ویرانی
و من آن دورترین شهر زیر آوارم
که هیچ ، هیچ ، هیچ
امیدِ نجاتم نیست


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۸
  • ۲۴۳ نمایش
  • نشر شانی

کتاب خیابان خیال
شاعر: سمیرا آنالویی

فرار می کنم از شعر
چون سربازی از جنگ
نبودنت گلوله ای است که هر شب
بر سینه ام می زنی
اگر خدا می دانست
می خواهم شعر بگویم
شاید زندگی ام را
مثل بادامِ تلخ
در دهانم نمی خوراند.


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۰۵
  • ۱۷۹ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب قصه عشق
اریک سِگال
مترجم مریم نفیسی راد

براي سه سال اول زندگی مشترک‌مان مجبور بودیم

برای این‌که چرخ زندگی‌مان بچرخد،

برای هر دلار عرق بریزیم.
در تمام طول تعطیلات تابستان در کلوپ قایق‌رانی

بندر دنیس کار کردیم. کار پر مشقتی بود،

اما هیچ‌وقت آن‌قدر خسته نمی‌شدیم

که با یکدیگر مهربان نباشیم.

من می‌گویم مهربان چون هیچ‌کلمه مناسب‌تری برای توصیف

عشق و خوشبختی‌مان پیدا نکردم.

‌برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

  • ۱ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۰۸
  • ۱۵۶ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب جنوبی از تبعید

شاعر: صفیه کوهی

سفید و سرخ 
مست مست 
درپیری کلاغی که می پرد
از گلوی خواب 
تو درتو 
قار به قار 
در جنوبی از تبعیدشعر 
دست به یقه تو می شوم 
ای خیابان سائیده از ترافیک های مردد
ای حضرت جا مانده از جنون جیغ 
ای ارباب برف های بلند 
دستت را به من بده 
دستت را به من 
بلند.... بلند.... بلند..... صدای در تومی شوم.


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

  • ۰ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۰۵
  • ۹۳ نمایش
  • نشر شانی