معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی
نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب شعر ایرانی» ثبت شده است

کتاب آخرین نامه در بطری
شاعر: بنیامین دیلم کتولی

گرفتم عمر را در شیشه ی ساعت نگه دارم
تو را در عکس کاش می شد از حرکت نگه دارم!
تو میراث هزاران باغ سرسبزی و من باید
گلی همچون تو را در خانه با دقّت نگه دارم
زلیخا را بگو فهمیده ام دیگر نمی ارزد
که من این عشق را یک عمر با تهمت نگه دارم
تو نیشابور نه، شیراز نه، آن کشوری هستی
که می کوشم تنش را دور از غارت نگه دارم
که می کوشم پس از هر بو*سه ای عطر دهانش را
شبیه نامه ای سر بسته در پاکت نگه دارم

 

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۳۳
  • ۱۰۱ نمایش
  • نشر شانی

 

از کتاب منفی باف: 

شاعر: بهمن نشاطی

درگيرِ تناقضاتِ حالي، شاعر
دارنده ي جيب هاي خالي، شاعر
در خلوتِ غارخود به شعري دلخوش
پيغمبرِ امتي خيالي، شاعر 
از کتاب اندوه لعنتی:
دوری از ترانه را تاب می آورم
خانه را بی خنده های تو، نه!
ادامه نمی دهم
پای پلّه های همین شعر می نشینم
تا تو برگردی

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

 

  • ۰ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۳۸
  • ۹۷ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب زمين نخورده

شاعر: علي حيدري (پويا)

مثال کر که صدا را نمی کند باور 
وفا ندیده وفا را نمی کند باور 
کسی که از در و دیوار پشت پا خورده ست 
سلام پنجره ها را نمی کند باور 
و چشم سرخ من این یادگار دلتنگی 
نگاهِ عقده گشا را نمی کند باور 
مگو قناری از آزار باد پائیزی 
جوانه قصه ی ما را نمی کند باور 
گذشت عمر عزیز و چه دیر فهمیدم 
زمین نخورده عصا را نمی کند باور

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

 

  • ۰ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۳۶
  • ۱۰۲ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب کاغذپران
شاعر: مرتضی طوسی

مثل یک شعر ناتمامم که روی
دستان شاعری مانده
یا رکاب شکسته ای که در آن
تکه های جواهری مانده
بی نشان نیستم، نشانم را
ابر و باد و باران می دانند
فرض کن بین سنگ ها در راه
پَرِ مرغ مهاجری مانده
مانده ام بین رفتن و ماندن
حال من واقعا نگفتنی است
فرض کن بین جاده نصف شبی
چمدان مسافری مانده
مثلِ جنگِ میانِ دینم و کُفر
در سرم سوز خنده ی شیطان
مثلِ تنهایی خدایی که
در خیالاتِ کافری مانده
هر کسی با امیدی آمده است،
آخرش با گلایه ای رفته
یقه ی آن امامزاده شدم
که به دستان زائری مانده
مثل یک عاشق دغل بازی
که فقط زیر قول خود زده است
آخرش گفته بی تو تنهایم 
سر این حرفِ آخری مانده

 

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۶:۳۷
  • ۷۰ نمایش
  • نشر شانی