معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی
نویسندگان

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر خوب» ثبت شده است

کتاب اندوهان

۲۱
اسفند

کتاب اندوهان
مرتضی لطفی

در سینه ی من آرزوهای محالی ست
کوچکترینش خوردن بالی به بالی ست!
دیدار اگر رخ می دهد دیری به دیری
لبخند اگر رخ می دهد سالی به سالی ست
گاهی خوشم با خلوتم با خاطراتم
یعنی دعاگوی غمم این نیز حالی ست
خیری ندیدم از کسی، گفتند کور است
چیزی نگفتم با کسی، گفتند لالی ست
هر جا که آهی می کشم جای جوابی
هر جا سکوتی می کنم، پشتش سوالی ست
شاید قفس ها بشکند، فکر بعیدی است
شاید به پرواز آیم، این هم احتمالی ست
عمری پریدم از خیالی تا خیالی
مردم ولی گفتند مرد بی خیالی ست.

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۲۱ اسفند ۹۸ ، ۲۰:۴۵
  • ۹۰ نمایش
  • نشر شانی

کتاب سیب ها از دامنم ریخت
هانیه محب زادگان

می خواستم باغم هم آغوشی تبر باشد
هم با تبر باشد و هم دور از خطر باشد
می خواستم خالی شوم از اجتماعی سرد
دنیا فقط دستان گرم یک نفر باشد
بشمار خنجرهای پشتم را که می خواهم
دنیای اعدادت کمی گسترده تر باشد


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۲۲:۱۳
  • ۷۸ نمایش
  • نشر شانی

کتاب پنهان میان سه نقطه
شاعر: پویا جمشیدی

افتاده ام در ابتدای کوچه ای بن بست
از دست دارم می روم، اصلا حواست هست؟ 
بیرون زدم از خاطراتت برف می آمد
من گریه کردم آخر این قصه را باید
بعد از تو فکر روزهای آخرم باشم
بلد ار تو فکر ضجه های دفترم باشم
بعد از تو چشمم دفترم را آبیاری کرد
بعد از تو تهران پا به پایم بی قراری کرد
بعد از تو راهی از جهنم رو به من وا شد
بعد از تو بهمن بدترین میدان دنیا شد
بعد از تو دیگر آرزوهایم زمین خوردند
بعد از تو با پای خودم نعش مرا بردند
بعد از تو من زانو زدم، آینده را کُشتم
دیوار می زد هی خودش را بر سر و مُشتم
بعد از تو در من اشتیاقِ زنده ماندن، مُرد
کابوسِ تنهاتر شدن آینده ام را خورد

از دور می بینمت این آخرین بار است
دنیا به ما یک زندگی کردن بدهکار است
غمگینم، از آینده از تقدیر، غمگینم
دارم تو را در خاطراتم خواب می بینم
می فهمم این رفتن برایت آخرین راه است
دیوار من از زندگی یک عمر کوتاه است
من رفتنت را با دو چشم بسته ام دیدم
از بوسه هایت لا به لای گریه فهمیدم
قد زمستانی ترین روز خدا سردی
تا گریه کردم، گریه کردی... بر نمی گردی؟ 
اسم تو را در شعرهایم خط خطی کردم
وقتی نباشی من به دنیا بر نمی گردم
باران ببارد آسمان عطر تو را دارد
بغضت گریبان می درد تا صبح می بارد
لبخند دادم می زنم با اینکه دلتنگم
دارم برای زندگی با مرگ می جنگم
می بوسمت از دور، این رشته محکم نیست
می بوسمت با اینکه لب های تو سهمم نیست
می بوسمت، می بوسمت، تا درد پا بر جاست
دلواپسم، دلواپسی از خنده ام پیداست

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۶ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۳۸
  • ۱۲۴ نمایش
  • نشر شانی

کتاب قمارباز

۰۵
اسفند

کتاب قمار باز
فئودور داستایوفسکی
مترجم: مریم صالحی


قمارباز داستان کوتاهی از داستایفسکی به رولت می باشد
که الهام بخش نوشتن این رمان شد.
نویسنده هنگام نوشتن این کتاب تحت مهلت سختی برای
بازپرداخت بدهی اش ناشی از قمار بود.
قمار باز یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است.
که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در 
مدت ۴۶ روز نگاشته شده است.
داستان رمان ماجرای خانواده ای روس است
که بر اثر تحولات و بی لیاقتی ها ثروت انبوه خود را از دست داده
و مجبور به مهاجرت در شهر دیگری شده اند.
راوی داستان که معلم این فرزندان است،
داستان را در حالی روایت می کند، 
که یا از قمارخانه برگشته است
یا در راه قمارخانه است.
وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد
مدام در اندیشه قمار است و آن را
تنها راه محقق شدن آرزوهایش می داند. 


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۸ ، ۰۶:۴۸
  • ۸۲ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جاذبه

۰۳
اسفند

کتاب جاذبه
شاعر: جواد منفرد

دلم را بُرده امّا دلربایی را نمی داند

بتی را می پرستم که خدایی را نمی داند

تمام عمر پنهان کرده در خود حُسن هایش را

چو طاووسی که هرگز خودنمایی را نمی داند


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۱
  • ۹۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب پس کوچه های بی تو

شاعر: زهرا رفیعی وردنجانی


کنایه معجزه ی روزهای دشواری ست
 که زخم های دلم بر زبان من جاری ست
 چقدر در خطرم بعد رفتنت انگار
 که بند بند تنم خشت های آواری ست 
تو را دچار شوم یا تورا دچار شوم؟ 
قمار کرده ی خویشیم و چاره ناچاری ست
دو روز آمده بودی دو سال برگشتی
 چهار فصل نگاه تو کوچ اجباری ست 
پس از چهار خزان پاسخت عوض نشده است
 هنوز پاسخ تو بادهای تکرار ی ست 
برای من که بدون تو بال وا کردم 
تمام وسعت پرواز چار دیواری ست.

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۵۵
  • ۸۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب مضرابی از تنهایی
شاعر: امیرحسین زاهدی

همراه منی، همیشه و هر جایی

در عکس چقدر تو به من می آیی

لبخند بزن سیب بگو یک دو سه

یک سلفی خوب از من و تنهایی

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۰
  • ۷۱ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب قصه عشق
اریک سِگال
مترجم مریم نفیسی راد

براي سه سال اول زندگی مشترک‌مان مجبور بودیم

برای این‌که چرخ زندگی‌مان بچرخد،

برای هر دلار عرق بریزیم.
در تمام طول تعطیلات تابستان در کلوپ قایق‌رانی

بندر دنیس کار کردیم. کار پر مشقتی بود،

اما هیچ‌وقت آن‌قدر خسته نمی‌شدیم

که با یکدیگر مهربان نباشیم.

من می‌گویم مهربان چون هیچ‌کلمه مناسب‌تری برای توصیف

عشق و خوشبختی‌مان پیدا نکردم.

‌برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

  • ۱ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۰۸
  • ۱۳۷ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب جنوبی از تبعید

شاعر: صفیه کوهی

سفید و سرخ 
مست مست 
درپیری کلاغی که می پرد
از گلوی خواب 
تو درتو 
قار به قار 
در جنوبی از تبعیدشعر 
دست به یقه تو می شوم 
ای خیابان سائیده از ترافیک های مردد
ای حضرت جا مانده از جنون جیغ 
ای ارباب برف های بلند 
دستت را به من بده 
دستت را به من 
بلند.... بلند.... بلند..... صدای در تومی شوم.


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

  • ۰ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۰۵
  • ۷۰ نمایش
  • نشر شانی

 

کتاب باران نقاب

شاعر: شمیسا سادات میراکبری


بیچاره کلاغ! 
بیچاره مترسک! 
عمریست فریب خورده اند ...
کلاغ اگر از دنیای آدمهای حقیقی 
خبر داشت...
به جای فرار از 
مترسک به جزیره ای دور افتاده 
کوچ می کرد 
و امّا چه سرگذشت تلخی دارد 
مترسک قصه ! 
چه دردی بدتر از اینکه 
دهانت را بدوزند 
و به شکل آدمیزاد درت آورند 
حس می کنم قرن هاست 
حرفی گریبان گیر گلویش شده 
می خواهد فریاد بزند 
من آدمیزاد نیستم 
از من نترسید!

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

 

  • ۰ نظر
  • ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۴۵
  • ۸۳ نمایش
  • نشر شانی