کتاب قصه عشق

کتاب قصه عشق
اریک سِگال
مترجم مریم نفیسی راد
✍
براي سه سال اول زندگی مشترکمان مجبور بودیم
برای اینکه چرخ زندگیمان بچرخد،
برای هر دلار عرق بریزیم.
در تمام طول تعطیلات تابستان در کلوپ قایقرانی
بندر دنیس کار کردیم. کار پر مشقتی بود،
اما هیچوقت آنقدر خسته نمیشدیم
که با یکدیگر مهربان نباشیم.
من میگویم مهربان چون هیچکلمه مناسبتری برای توصیف
عشق و خوشبختیمان پیدا نکردم.
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
- ۱ نظر
- ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۰۸
- ۱۵۵ نمایش