کتاب کلکسیونر

کتاب کلکسیونر
شاعر: مهسا رهنما
✍
دخترم از تاريكي مي ترسد
دخترم
تاريكي يعني نبودن نور
نبودن نور كه ترس ندارد،
خودش را جا مي كند ميان بازوهام؛
مامان...از جنگ مي ترسم...
مي خواهم بگويم نترس!
جنگ يعني نبودن صلح
نبودن صلح كه ترس ندارد،
پلك هايم را مي بندم
و پشت خواب پنهان مي شوم.
مهسا رهنما
****
مي تواند از شيشه تابوت بسازد
يا با ظرافت سوزني
از قلب عبور كند
بدپيله است مرگ
و سرانجام مرا
در هيات پروانه اي
از خودم مي پراند
مهسا رهنما
****
بايد از چه كسي به كجا فرار كرد؟
مانند پيراهني رنجور
كه با دست و پاي گم شده
از گلو آويزانش كرده باشند
از زندگي آويزانم
و مى ترسم
كسي كه قلب را به سينه ام باز مى گرداند
دامنم را لكه دار كند
مهسا رهنما
برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1
همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید:
http://www.nashreshani.com
- ۰ نظر
- ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۶
- ۷۶ نمایش