معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی

با ما شعر بخوانید🌹

معرفی کتاب های نشر شانی
نویسندگان

۹۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر شانی» ثبت شده است

کتاب علی الحساب
شاعر: امیرحسین طاهر

کنارم باش تا حالم شود از خوب هم خوب تر
نباشی دلخوشی کم نیست، اما با یاد تو غم بهتر
نباشی یاد تو هر دم مرا دیوانه می سازد
نباشی پیش من پایان دم یا بازدم بهتر
اگر دستم رود توصیف هد کس جز شما بانو
بخشکد جوهر شعرم، بخشکد این قلم بهتر
اگر روزی میان مرگ یا بی تو شدن ماندم
بدون مکث می گویم بمیرم لاجرم بهتر
و من هم می شوم مثل همه مقتول چشمانت
ندارد عدل و قانون جز تو دیگر متهم بهتر

 

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۰۴
  • ۵۹ نمایش
  • نشر شانی

کتاب از عشق برگشته
شاعر:
حسین زحمتکش

 تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمی ماند
چه باید گفت با آن کس که می دانی نمی ماند
بمان و فرصتِ قدری تماشا را مگیر از ما
تو تا آبی بنوشانی به من، جانی نمی ماند
برایم قابل درک است، اگر چشمت به راهم نیست
برای اهل دریا شوق بارانی نمی ماند
همین امروز داغی بر دلم بنشان که در پیری
برای غصه خوردن نیز دندانی نمی ماند
اگر دستم به ناحق رفته در زلف تو معذورم
برای دست های تنگ، ایمانی نمی ماند
اگر اینگونه خلقی چنگ خواهد زد به دامانت
به ما وقتی بیفتد دور، دامانی نمی ماند
بخوان از چشم های لال من، امروز شعرم را
که فردا از منِ دیوانه، دیوانی نمی ماند


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۲ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۶:۰۵
  • ۱۱۹ نمایش
  • نشر شانی

کتاب پس کوچه های بی تو

شاعر: زهرا رفیعی وردنجانی


کنایه معجزه ی روزهای دشواری ست
 که زخم های دلم بر زبان من جاری ست
 چقدر در خطرم بعد رفتنت انگار
 که بند بند تنم خشت های آواری ست 
تو را دچار شوم یا تورا دچار شوم؟ 
قمار کرده ی خویشیم و چاره ناچاری ست
دو روز آمده بودی دو سال برگشتی
 چهار فصل نگاه تو کوچ اجباری ست 
پس از چهار خزان پاسخت عوض نشده است
 هنوز پاسخ تو بادهای تکرار ی ست 
برای من که بدون تو بال وا کردم 
تمام وسعت پرواز چار دیواری ست.

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۵۵
  • ۱۰۳ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جایی حوالی باران
شاعر: علیرضا اسفندیاری

من تو را
گم کرده بودم
سپرده بودمت 
به دست خدا...
به اعتبار تمام جاده ها
به انعکاس آینه
قسم خورده بودم
فراموشت کنم
من تو را
واقعا گم کرده بودم
و اما هنوز
دل تنگ می شوم
خود منی تو در آیینه
تو در تمام جاده ها
همراه منی...
عشق همین است.
همین که یک ذره از تو
می شود تمام من

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۳ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۴۹
  • ۱۲۷ نمایش
  • نشر شانی

کتاب غزلحصار

۰۱
اسفند

کتاب غزلحصار
شاعر: میرفواد میرشاه ولد

هر چند که سیراب شدن از تو سراب است
لب هام عطش دارد و لب های تو آب است
در ساغر من چشم تو را ریخته ساقی
در ساغر من سعی دو میخانه شراب است
بر پهنه ی پیشانی تو جای دو ابروت
گسترده پر و بال تو به غیظ عقاب است
کوهم که شکسته ست به لبخند تو بغضم
جاری شده بر گونه ی من سنگ مذاب است
تنها ثمر روز و شب سر شده با عشق
یک شاخه گل خشک شده لای اتاق است
این روح به تنگ آمده در کالبد من
این پیله که دور تو تنیدند حباب است


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۳ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۴۲
  • ۹۴ نمایش
  • نشر شانی

کتاب تر از باد
شاعر: پریناز سعیدی

دختران زنده به گور
با انگشتان پوسیده سرمه می کشند.
فرات
از موهایشان شروع می شود.
دست هایی که شکل هیچ آغوشی نشدند
در بشکه های نفت صادر می شوند.
گلوی ماهی ها می سوزد.
پیشانی ام را می بوسی
خاک
به شکل دامن چین دار بلند می شود
عربی می رقصد


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۵
  • ۱۰۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جیغ های صورتی
شاعر: ژاله افشاری مقدم

تنِ کبود شیونش به بوسه فکر می کند
شکنجه های در تنش به بوسه فکر می کند
به لحن عاشقانه اش دوباره ترس می پرد
ولی زبانِ الکنش به بوسه فکر می کند
زنی که رقص موی او اسیر سایه ها شده
صلیب دور گردنش به بوسه فکر می کند
زنی که زیر چادرش بهار رخنه کرده است
گلِ کنار دامنش به بوسه فکر می کند
از آخرین دریچه ها به عشق خیره می شود
و چشم های روشنش به بوسه فکر می کند
در انتهای جاده ها به شهر عشق می رسد
همیشه قبلِ رفتنش به بوسه فکر می کند

برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۲ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۲۳
  • ۱۰۲ نمایش
  • نشر شانی

کتاب ماه شب پانزده
شاعر: عمران بهروج

چه سرهایی که بالا می رود از دار، با سکه
گره خورده ست تاریخ بشر، انگار با سکه
از این شایسته سالاری نباید هیچ حیران شد
اگر سلطان جنگل می شود کفتار با سکه
نباید انتظار مهربانی از طبیبان داشت
در آن شهری که درمان می شود بیمار با سکه
چگونه می شود از عشق شیرین گفت با فرهاد
که می سنجد عیار عشق را دلدار با سکه
حنای شعرهایش تا ابد بی رنگ بی رنگ است
که مزدش را گرفته شاعر دربار با سکه
ملالی نیست ساعت ها اگر برعکس می چرخند
که گاهی هم مربع می کشد پرگار با سکه
اگه چه سکه بالا رفته اما کور می خوانند
علی را کی تبادل می کند عمّار با سکه؟ 


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۸
  • ۸۷ نمایش
  • نشر شانی

کتاب جهیزیه خاک خورده
شاعر: امیررضا معروفی

توی هر کافه رو به هم با هر
پُک سیگار عاشقی کردیم
ما دو تا گربه ای که با سختی
روی دیوار عاشقی کردیم

ما دو تا یاکریمِ روی سیم
هدفِ سنگِ این و آن بودیم
‌گرچه هر بار سنگمان زدند
باز هر بار عاشقی کردیم

ما درون قبیله ای بودیم
که به عشق اعتقادشان کم بود
با دلی بیقرار شاد شدیم
با دلی زار عاشقی کردیم

می رسیدیم و سهممان چیزی
جز همان نقطه ی شروع نبود
ما به امید هیچ جنگیدیم
مثل پرگار عاشقی کردیم

ما دو محکوم این قبیله شدیم
حکم دادند و نیشخند زدیم
وسط دست و پا زدن روی
چوبه ی دار عاشقی کردیم


برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۰ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۳
  • ۲۳۵ نمایش
  • نشر شانی

کتاب عشق به روایت مرزها
نویسنده: م برهانی نیا

میساء به قول کیهان دیوانه نبود. به دیوانگی نیاز نداشت برای عادت کردن به او.
به اندازه عمق سبز چشمان نافذش دلیل داشت برای آوردن؛ شاید دلایلش در محکمه احساسات زمخت و مردانه‌ی کیهان قابل قبول نبود، ولی در نظر دختری که یک نمه قلبش بر عقلش می‌چربید، در ذهنش دلایلی داشت که با آن حتی می‌شد خدا را هم اثبات کرد.
چرا دیوانه‌ی موجود صداکلفتی که صدایش به لطافت کت‌های مخملش بود، نباشد؟! مرد مغروری که همه او را با عنوان خان‌زاده‌ی جدی و پرهیبت عمارت شماره‌ی چهار منطقه‌ی بِرِیْم آبادان می‌شناختند... و میساء به موذی‌گری‌های کودکانه‌اش که نفسش را از یک خنده‌ی عاشقانه می‌بُرید.

 برای تهیه ی این کتاب می توانید به پیج اینستگرام نشر شانی مراجعه کنید:
@nashreshani1

همچنین می توانید از سایت نشر شانی تهیه کنید: 

http://www.nashreshani.com

  • ۱ نظر
  • ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۲۳:۱۱
  • ۱۳۵ نمایش
  • نشر شانی